عالَمی دگر... | ||
فک کنم 89 سرودم الا یا ایّها المهدی
الا یا ایّها المهدی، نگاهی کن بر این دلها که از عشق تو افتاده، بر این دلها چه مشکلها به بوی زلف ناز تو، که دارد جمکران تو چه طوفانی به پا گشته،در این سرهادر این دلها مرا در منزل دنیا، چه امن دین و هم عقبی اگر خــالی کنــم از تو، سرای گرم محفـلها به ندبه گریه سنگین کن،گرت میل رخش باشد که مهدی بس خبر دارد، ز راه و رسم منزلها شب هجــر رخ مهــدی، و گرداب فراق او ز چشم پر ز اشک من، کند محروم ساحلها همــه راهــم ز دوریت، به بیراهه کشیـد آخر الا یا ایـــها المهـــدی، ادر کاســا و ناولــها «صبوری» گر همی خواهی، ببینی روی نیکویش تو بشـنو از مـن این نکتـه، دع الدنیا و اهمـلها [ یکشنبه 92/4/2 ] [ 3:48 عصر ] [ حبیب ]
|
||
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |